اولین حرفهای آقا مهدی یار و دندون درآوردن
سلام عشق مامان،از وقتی اومدی تو زندگی من و بابایی زندگیمونو شیرین کردی منکه روزا مثل برق وباد برام میگذره.از پنج ماهگی هروقت به لبای مامان نگاه میکردی مامان و بابا رو باحرکت آهسته برات میگفتم تا یاد بگیری،شماهم لبات و تکون میدادی ولی نمیتونستی چیزی بگی تا 5روز پیش یعنی هفت ماه و ده روزگی شما که شروع کردی به گفتن مَ مَ بَ بَ اومَ اوبَ. فدای پسر باهوشم بشم که اینقدر سریع یاد گرفتی. دووووووووووووووووووووووووووووووست دارممممممممممممممممممممممممم راستش وبخوای اولش باورم نمیشد فکرمیکردم یه صداهایی درمیاری بعدیه مدتم یادت میره،اطرافیان که گفتن باورم شد. ملوسک مامان دیروز بعد اینهمه اذیت شدن و،بهانه گیری کردن و این چند روز آ...
نویسنده :
مامانی
18:0